|
درباره وبلاگ  به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
sj call
سلام دوستان و خصوصا ای ال اف ها...امیدورام اوقات خوبی رو باهم سپری کنیم...
یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 16:57 :: نويسنده : eunhyuk
-:بله هیونگ...
قلبم درد میکرد...به شیوون که تنها نشسته بود نگاه کردم...اشک تو چشمام حلقه زد شیوون از جاش بلند شد و اومد پیشم شیوون:میتونیم حرف بزنیم؟ فقط سرمو به علامته مثبت تکون دادم از بچه ها دور شدیم و تو راهرو ایستادیم...به دیوار تکیه دادم و اشکام رو پاک کردم... شیوون:دونگهه عزیزم باور کن من عاشقتم....من تو رو خیلی خیلی دوست دارم فقط نمیدونم چه جوری از کیبوم جدا شم!اون خیلی وابسته شده.... -:چرا بهم نگفتی؟ شیوون:چون فکر نمیکردم اونقدر جدی بشه! -:ولی شده..شیوون من ...من نمیخوام از هم.... --:شیوون هنوز که نرفتی پیشه بقیه!... صدایه سومان بود....دستام یخ زدن! شیوون:اوه آقای لی الان میریم داخل! سومان و یه مرد دیگه اومدن نزدیکتر...کانگ هون!!!!!!!!!نه! کانگ هون بهم نگاه کرد... کانگ هون:سلام شیوون...آقای چوی خوبه؟ شیوون:سلام بله خوبه فردا میرسه سئول و واسه جلسه حتما خودش رو میرسونه! کانگ هون:سلام پسر... هول شدم!دستش رو سمتم دراز کرد.... دستمو جلو بردم... محکم فشارش داد!دستاش گرم بودن.... شیوون:خب دیگه بریم داخل.... کانگ هون تو گوشم زمزمه کرد... کانگ هون:میدونی که امشب خوابگاه میام واسه بررسیه وضعیت! خودتو آماده کن گوشم رو بو//سید و ازم جدا شد... ادامه دارد نظرات شما عزیزان: sss501
 ساعت19:14---6 مرداد 1392
mer30
.gif){kind=small}
عالی بود
.gif){kind=small}
زهرا چند بار یه نظر رو میذاری
.gif){kind=small} ساره .gif){kind=small} وظیفه بود خواننده.gif){kind=small} زهرا
ساعت16:15---20 فروردين 1392
بهلههههه. به این میگن مرد خستگی ناپذیر .روزا کار شبام که .....
.gif){kind=small} زهرا
ساعت16:13---20 فروردين 1392
بهلههههه. به این میگن مرد خستگی ناپذیر .روزا کار شبام که .....
:| ماشالا چیزه کانگ هیون....:|
توانایی....:| میتونه ، میکنه...والا ب ما چ :\ =))))))))))))))))))))
|
|||
 |
تبادل
لینک هوشمند
<-PollName->
آمار
وب سایت: